آسمان و زمین به تسخیرت در آمده، اما باز ناکامی؟!



 


بسم الله الرحمن الرحیم

قالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی 25»

 گفت: پروردگارا! سینه‌ام را برایم گشاده گردان

وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی 26»

و کارم را برایم آسان فرما.

وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی 27»

و گره از زبانم باز نما.

یَفْقَهُوا قَوْلِی 28»

تا  سخنان مرا بفهمند

 

یا رب! هر آنچه تمامِ هستی را به این لحظه رسانده، هدایت تو بوده و بس.

جریان هدایتِ تو را باور کردم و تا اینجا آمدم. بعد از این نیز تو تنها هادی راهم برای هم مسیر شدن با جریان زندگی باش.

تو مرا به سمت آگاهی هایی هدایت کن که به زحمت نیفتم.

تو قدرت هوش و کلامم باش تا بتوانم رسالتم را به انجام برسانم.

تو مرا هدایت کن، به راه آنان که نعمت داده ای؛ نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و نه گمراهان. 

 


داستان هدایت موضوعیست که نه تنها انسان، که تمام هستی را در بر میگیرد.

اگر انرژی حاکم در جهان را درک کنید، به این موضوع مهم و شعور فراگیر هستی و نظمی که هر لحظه در حال توسعه جهان است پی خواهید برد.

اما مسأله مهم و حایز اهمیت برای ما، هدایت انسان است.

 

قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمِیعاً فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ‌ (38)

وَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ‌ (39)

گفتیم: همه فرود آیید، تا آن گاه که از جانب من راهنمایی برای شما آید، آنان که پیروی او کنند هرگز بیمناک و اندوهگین نخواهند شد.

و آنان که کافر شدند و تکذیب آیات ما کردند اهل دوزخند و در آتش آن همیشه معذب خواهند بود.

از اهمیت مفهوم آیات بالا هر آنچه گفته شود، قطعا کم است.

اگر بدون پیش داوری و فقط با مفهوم یادگیری قرآن را مطالعه کنید، متوجه میشوید که ما به سیستمی متصل هستیم که هر لحظه در حال هدایت ماست. و کسی که از این هدایت تبعیت کند هرگز بابت گذشته خود دچار غم و افسردگی و همچنین دچار ترس از آینده نمیشود.  چیزی که در کتاب "آسمان و زمین به تسخیرت در آمده، اما باز ناکامی؟!"  مفصلا توضیح داده شده است.

و کسی که این هدایت را نشنیده بگیرد، درگیر امورات و مسایلی میشود که با ذهن منطقی به هیچ عنوان قابل حل نیستند و تداوم آنها تبدیل به همان عذابی می شود که در آیه 39 سوره بقره به آن اشاره شده است. در واقع عدم هماهنگی با این قانون و نادیده گرفتن هدایت هاست که موجب تصمیمات غلط و در پی آن تمام ناکامی های زندگی می شود.

ما به هر صورت با هدایت زندگیمان را پیش میبریم و خلاف این کاملا بی مفهوم است. اما اینکه چطور یاد بگیریم از نیروی هدایتگر وجودمان به نحو احسن و برای پیشبرد زندگیمان استفاده کنیم، قطعا نیاز به شناخت صحیح این نیرو و هماهنگی با آن داریم. چیزی که در پشت پرده افکار و باورهای غلط ما زندانی شده است.

همانطور که در آیه 27 سوره رعد نیز به آن اشاره شده است:

قُلْ إِنَّ اللَّهَ یُضِلُّ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنَابَ

بگو: همانا خداوند هر که را بخواهد گمراه مى‌کند و هر کس را که به سوى او رو کرده و توبه نماید، به سوى خویش هدایت مى‌نماید.

 

درک مفهوم هدایت و پذیرش و عدم پذیرش آن به باورهای اساسی که در وجود ما شکل گرفته بستگی دارد. باورهایی که ما آن را پس از ورود به این دنیا از جامعه آموخته ایم و بدون هیچ توجیهی آن را پذیرفته ایم و زندگی کنونی ما همان باورهاست.

اگر این زندگی مورد رضایت شما نیست پس نیاز به تغییر در بیرون ندارید، باورهایتان نیاز به تغییر دارد

در پناه رب باشید.

 

 


تصورتان در خصوص جایگاه فعلی و زندگی اکنونتان چیست؟

اگر رضایت خاطر دارید که روزی هزاران بار خداوند را سپاسگزار باشید که به مسیر صحیح هدایت شده اید.

اما.

اما اگر در حال دویدن و نرسیدن هستید، پس با دقت این مطلب را مطالعه کنید:

اگر به این باور برسید که کُل این پهنه ی کیهان و هستی با هدفی خاص توسط خداوند خلق شده و در حال هدایت و گسترش است، متوجه می شوید که آفرینش شما نیز در پیِ هدف و انجام رسالتتان بوده است. هرچند خداوند با اعطای قدرت اراده در خلق زندگیمان ما را به هر مسیری که اراده کنیم هدایت میکند تا با برخورد به تضادها در نهایت به هدف اصلی برسیم.

حال از کجا بدانید که هدف شما چیست؟

براحتی بگویم که هدف شما، تنها خَلق شادی و گسترش آن است!

خب این به چه معنی است؟

به این معنی که به طور روشن و واضح بدانید انجام چه عملی عمیقاً شما را شاد می کند.

منظورم وماً شغل نیست.

منظورِ من دقیقاً آن کاری است که شما با عشق انجام می دهید و لذت می برید.

اگر هنوز نمی دانید آن کار چیست، یقیناً با باورهایی احاطه شده اید که به شدت شادی و رسالتِ واقعی شما را سرکوب کرده است.

تنها شادی است که شما را به مسیر درست هدایت می کند. 

تنها شادی و رضایت شماست که رضایت خداوند را در پی دارد.

به دنبال شادی بروید، زیرا شادی همان حس خداست که شما را به بینهایتِ نعمت ها هدایت می کند.

اگر در برابر این صحبت ها مقاومت دارید، پس نیاز دارید بسیار روی باورهایی که شما را محدود کرده، کار کنید.

مثال روشن و واضح در این خصوص، زندگی ثروتمندترین فرد جهان یعنی جِف بزوس، بنیان گذار و صاحب شرکت آمازون است.

کسی که شغل حرفه ای خود را در سال ۱۹۹۴ در شهر نیویورک رها کرد و به دنبال رویای تاسیس سایت فروش کتابِ خود به سیاتل رفت و پس از مدت کوتاهی به موفقیت چشمگیری رسید. شرکتی که امروز بی رقیب ترین در جهان محسوب می شود. زیرا بنیان گذار آن به وضوح هدف خود را می شناخت.

به دنبال اهداف و شادی های خودتان بروید، به تصاحب جایگاه دیگران نیندیشید، زیرا این کار فقط روح و جسم شما را فرسوده می کند.

 

" برند شما آن چیزی است که پس از خارج شدن از اتاق، دیگران درباره شما می گویند."   

   جِف بزوس

برند شما چیست؟

                   

 

 


ایمان چیست؟

از دیدگاه من ایمان همه چیز است. ایمان همان آرامش و نطمی است که تمام هستی را در بر گرفته. ایمان همان حس برنامه ریزی نکردن برای خداوند است.

همان خداوندی که جهان با چنین عطمتی را خلق کرد و برای هر لحطه ی آن برنامه ریزی دارد. برنامه ریزی که در جهت گسترش و پیشرفت کل هستی است.

امروز صحبت بسیار جالبی در این خصوص با دوست عزیزم داشتم. سوال او این بود که هدف خداوند از آفرینش ما انسان ها چه بوده؟

دقیقا جوابی که آن لحطه به ذهم آمد این بود که هدف از آفرینش دایناسورها چه بوده؟

ولی می بینیم که زندگی امروزِ تمام من و شما وابسته به همان حیات میلیون ها سال پیش آن موجودات است!   (نفت و منابع زیرزمینی)

سوالی که هیچ کس برای آن جوابی ندارد، چون جوابی برای آن وجود ندارد.

مدتی پیش در کتاب بریدا اثر پائولو کوئیلیو که داستان دختری است که تصمیم می گیرد تیدیل به ساحره شود. در ابتدای شروع آموزش، استادش به او میگوید:  "ما ابدی هستیم، چون جلوه ای از خداوندیم. برای همین از نقطه ای می آییم که هیچ کس نمی شناسد و به سویی می رویم که هیچ کس نمی داند. به این حقیقت عادت کن که در جادوگری ، بسیاری از مسایل قابل توجیه نیستند؛ نه حالا و نه هیچوقت. خدا تصمیم گرفت چیزهای ویژه ای را به شیوه ای ویژه خلق کند، و چرای این امر، رازی است که تنها او می داند."

این یعنی به جای زندگی کردن درگیر چراهایی نشویم که هیچ جوابی برای آنها وجود ندارد.

شب تاریک ایمان یعنی باور کردن خداوندی که این جهان را آفریده و با انضباط بسیار دقیقی در جهت خیر آن را گسترش می دهد. ما نیز جزئی از همین جهانیم. ایمان یعنی در شب تاریک، خدا را با چشم دل دیدن. ایمان یعنی او مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ است.

تنها راه اتصال به این منببع عطیم(رب) مطالعه بدون تعصب قرآن و خالی کردنِ ذهن از حواشی است.

 

 


اگر الگوی مناسبی هستید، به دیگران راهکار تقلیدی ندهید.

چرا؟

هر شخصی برای موفقیت در هر زمینه ای آیا نیاز به تقلید دارد یا هدایت؟

به طور مثال در زمینه ی کسب و کار به قدری نمونه های مشابه وجود دارد که پس از این مطلب، براحتی خودتان قادرید آنها را بیابید.

شما وارن بافِت را در زمینه هوش بورس می بینید و ثروت هنگفتی که او را به یکی از دو ثروتمند برتر دنیا بدل کرده است.

۱. آیا با دیدن این الگو، وارد بازار بورس می شوید و به این کار می پردازید؟

۲. آیا وارن بافِت را به عنوان یک نمونه از شخصی در نظر می گیرید که در آغاز کار، تابع علاقه شخصی خود در این زمینه بوده و با ایمان به پشتکار و باور توانایی خود به حوضه وارد شده است؟ و ایمان می آورید که شما باید خودتان سازنده باشید، نه اینکه سرمایه تان را در بخشی بگذارید به امید رشد سهام و دریافت مبلغی بیشتر!  یا ترس از زیان و از دست رفتن سرمایه؟!

انتخاب هر یک از این دو گزینه، در واقع انتخاب مسیر زندگی صحیح یا غلط هر شخصی را نشان می دهد. 

افراد موفق در هر زمینه ای، موفقیت خود را مدیون ایمان و عمل به الهامات قلبی خود هستند.

لطفا لطفا لطفا پیش از تفکر یک شبه ثروتمند شدن و تقلید از کسب و کار دیگران، پیشینه و مسیرهای آن افراد را نیز عمیقا بررسی کنید. شما باید باورهای آن شخص موفق را دریابید. مهم ترین اصل باوری است که آن افراد را به جایگاه فعلی مورد آرزوی شما رسانده است.

پیرو الهامات قلبی خود باشید و دنباله رو عموم جامعه و صِرفاً تقلید نباشید. 

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَالْمُنَافِقِینَ ۗ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا

ای پیامبر! بر تقوای الهی ثابت قدم و استوار باش، و از کافران و منافقان اطاعت مکن که خدا همواره دانا و حکیم است. (۱)

وَاتَّبِعْ مَا یُوحَىٰ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ۚ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا

و آنچه را که از سوی پروردگارت به تو وحی می شود پیروی کن؛ قطعاً خدا به آنچه انجام می دهید، آگاه است. (۲)

وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ وَکَفَىٰ بِاللَّهِ وَکِیلًا

و در کارها بر خدا توکّل کن، و تنها خدا برای مدد و نگهبانی کفایت است. (۳)   

 

موضواعات اساسی زندگی که در کتاب الکترونیکی " آسمان و زمین به تسخیرت در آمده، اما باز ناکامی؟! " با استناد به آیات قرآن توضیح داده شده است.

 

 

 


ترس از آینده، موضوعی است که می شود درباره آن کتاب ها نوشت. نکات اساسی برخورد با تضاد ترس، در کتاب "

آسمان و زمین به تسخیرت در آمده، اما باز ناکامی" و نحوه برخورد صحیح با آن ترس ها آمده است.

اما اصلی ترین و حائز اهمیت ترین موضوع اینست که چه چیزی ما را نگران از آینده می کند؟ 

۱. روند زندگیمان از مدتی قبل، سیر نزولی یا به بیان ساده بد بیاری داشته است. 

۲. ترس های برگرفته شده از جامعه، مانند شیوع فلان بیماری و رکود اقتصادی و بسیاری دلیل دیگر.

۳. به زبان ساده ما بخشی از آینده خود را در قالب الهامات می بینیم که موجب نگرانی و ترس می شود.

جواب تمام سه مورد بالا یا هر تعداد موارد ایجاد کننده ترس، اینست که ما هیچ تسلطی بر زندگی و رویدادهایش نداریم!

در واقع آینده پیش رو برای هیچ کس قطعی نیست. به این دلیل که خداوند صراحتا، تنها خود را صاحب آینده می داند و در قرآن و سایر کتب آسمانی به پیامبران در مورد وقایع آینده چیزی نگفته است.

پس چطور ما از آینده ای که خبر نداریم میترسیم؟

علت آن ذهن سازنده و بافنده و خلاق ماست. ذهنی که با ارسال فرکانس های مستمر آینده را می سازد.

اما این آینده می تواند به طریق بسیار عالی و کاملا متفاوت از قبل رقم بخورد، به شرطی که قدرت فوق العاده عظیمی که در وجودمان است را باور کنیم. 

به یاد بخش جالبی از کتاب الهام بخش کیمیاگر افتادم که فال بین به ساربان گفته بود: (فقط وقتی خدا اراده کند آینده را آشکار می کند و او خیلی به ندرت آینده را آشکار می کند. و وقتی این کار را انجام می دهد، فقط به یک دلیل است: این آینده از همان ابتدا برای این که تغییرش بدهند، نوشته شده بود.)

 

 

قُلْ لَا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدِی خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَیْبَ وَلَا أَقُولُ لَکُمْ إِنِّی مَلَکٌ ۖ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یُوحَىٰ إِلَیَّ ۚ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الْأَعْمَىٰ وَالْبَصِیرُ ۚ أَفَلَا تَتَفَکَّرُونَ

بگو: من ادّعا نمى‌کنم که گنجینه‌هاى خداوند نزد من است و من غیب هم نمى‌دانم و ادّعا نمى‌کنم که من فرشته‌ام، من جز آنچه را به من وحى مى‌شود پیروى نمى‌کنم. بگو: آیا نابینا و بینا برابرند؟ آیا نمى‌اندیشید؟ 

انعام ۵۰

 

 


اگر الگوی مناسبی هستید، به دیگران راهکار تقلیدی ندهید.

چرا؟

هر شخصی برای موفقیت در هر زمینه ای آیا نیاز به تقلید دارد یا هدایت؟

به طور مثال در زمینه ی کسب و کار به قدری نمونه های مشابه وجود دارد که پس از این مطلب، براحتی خودتان قادرید آنها را بیابید.

شما وارن بافِت را در زمینه هوش بورس می بینید و ثروت هنگفتی که او را به یکی از دو ثروتمند برتر دنیا بدل کرده است.

۱. آیا با دیدن این الگو، وارد بازار بورس می شوید و به این کار می پردازید؟

۲. آیا وارن بافِت را به عنوان یک نمونه از شخصی در نظر می گیرید که در آغاز کار، تابع علاقه شخصی خود در این زمینه بوده و با ایمان به پشتکار و باور توانایی خود به حوضه وارد شده است؟ و ایمان می آورید که شما باید خودتان سازنده باشید، نه اینکه سرمایه تان را در بخشی بگذارید به امید رشد سهام و دریافت مبلغی بیشتر!  یا ترس از زیان و از دست رفتن سرمایه؟!

انتخاب هر یک از این دو گزینه، در واقع انتخاب مسیر زندگی صحیح یا غلط هر شخصی را نشان می دهد. 

افراد موفق در هر زمینه ای، موفقیت خود را مدیون ایمان و عمل به الهامات قلبی خود هستند.

لطفا لطفا لطفا پیش از تفکر یک شبه ثروتمند شدن و تقلید از کسب و کار دیگران، پیشینه و مسیرهای آن افراد را نیز عمیقا بررسی کنید. شما باید باورهای آن شخص موفق را دریابید. مهم ترین اصل باوری است که آن افراد را به جایگاه فعلی مورد آرزوی شما رسانده است.

پیرو الهامات قلبی خود باشید و دنباله رو عموم جامعه و صِرفاً تقلید نباشید. 

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَالْمُنَافِقِینَ ۗ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا

ای پیامبر! بر تقوای الهی ثابت قدم و استوار باش، و از کافران و منافقان اطاعت مکن که خدا همواره دانا و حکیم است. (۱)

وَاتَّبِعْ مَا یُوحَىٰ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ۚ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا

و آنچه را که از سوی پروردگارت به تو وحی می شود پیروی کن؛ قطعاً خدا به آنچه انجام می دهید، آگاه است. (۲)

وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ وَکَفَىٰ بِاللَّهِ وَکِیلًا

و در کارها بر خدا توکّل کن، و تنها خدا برای مدد و نگهبانی کفایت است. (۳)   

 

موضواعات اساسی زندگی که در کتاب الکترونیکی " آسمان و زمین به تسخیرت در آمده، اما باز ناکامی؟! " با استناد به آیات قرآن توضیح داده شده است.

 

 

 


داستان هدایت موضوعیست که نه تنها انسان، که تمام هستی را در بر میگیرد.

اگر انرژی حاکم در جهان را درک کنید، به این موضوع مهم و شعور فراگیر هستی و نظمی که هر لحظه در حال توسعه جهان است پی خواهید برد.

اما مسأله مهم و حایز اهمیت برای ما، هدایت انسان است.

 

قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمِیعاً فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ‌ (38)

وَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ‌ (39)

گفتیم: همه فرود آیید، تا آن گاه که از جانب من راهنمایی برای شما آید، آنان که پیروی او کنند هرگز بیمناک و اندوهگین نخواهند شد.

و آنان که کافر شدند و تکذیب آیات ما کردند اهل دوزخند و در آتش آن همیشه معذب خواهند بود.

از اهمیت مفهوم آیات بالا هر آنچه گفته شود، قطعا کم است.

اگر بدون پیش داوری و فقط با مفهوم یادگیری قرآن را مطالعه کنید، متوجه میشوید که ما به سیستمی متصل هستیم که هر لحظه در حال هدایت ماست. و کسی که از این هدایت تبعیت کند هرگز بابت گذشته خود دچار غم و افسردگی و همچنین دچار ترس از آینده نمیشود.  چیزی که در کتاب "آسمان و زمین به تسخیرت در آمده، اما باز ناکامی؟!"  مفصلا توضیح داده شده است.

و کسی که این هدایت را نشنیده بگیرد، درگیر امورات و مسایلی میشود که با ذهن منطقی به هیچ عنوان قابل حل نیستند و تداوم آنها تبدیل به همان عذابی می شود که در آیه 39 سوره بقره به آن اشاره شده است. در واقع عدم هماهنگی با این قانون و نادیده گرفتن هدایت هاست که موجب تصمیمات غلط و در پی آن تمام ناکامی های زندگی می شود.

ما به هر صورت با هدایت زندگیمان را پیش میبریم و خلاف این کاملا بی مفهوم است. اما اینکه چطور یاد بگیریم از نیروی هدایتگر وجودمان به نحو احسن و برای پیشبرد زندگیمان استفاده کنیم، قطعا نیاز به شناخت صحیح این نیرو و هماهنگی با آن داریم. چیزی که در پشت پرده افکار و باورهای غلط ما زندانی شده است.

همانطور که در آیه 27 سوره رعد نیز به آن اشاره شده است:

قُلْ إِنَّ اللَّهَ یُضِلُّ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنَابَ

بگو: همانا خداوند هر که را بخواهد گمراه مى‌کند و هر کس را که به سوى او رو کرده و توبه نماید، به سوى خویش هدایت مى‌نماید.

 

درک مفهوم هدایت و پذیرش و عدم پذیرش آن به باورهای اساسی که در وجود ما شکل گرفته بستگی دارد. باورهایی که ما آن را پس از ورود به این دنیا از جامعه آموخته ایم و بدون هیچ توجیهی آن را پذیرفته ایم و زندگی کنونی ما همان باورهاست.

اگر این زندگی مورد رضایت شما نیست پس نیاز به تغییر در بیرون ندارید، باورهایتان نیاز به تغییر دارد

در پناه رب باشید.

 

 


بسیاری می پرسند سپاسگزاری چگونه باعث موفقیت ها می شود و چرا مکررا در قرآن، توصیه شده که سپاسگزار باشید.

سپاسگزاری یکی از بزرگ ترین ابزارهای کنترل ذهن(تقوا) است. 

شما مادامی که در حال توجه به داشته های زندگیتان هستید ناخود آگاه تمرکزتان از روی وقایع به ظاهر ناخوشایند فِعلی برداشته می شود. به خاطر داشته باشید که در قرآن بارها اشاره شده که پاداش ها و نعمت ها متعلق به متقین و پرهیزکاران است.

سپاسگزاری و شادی برای داشته ها، بهترین روش درخواست تمام موهبت ها به زندگیمان است.

خواهش میکنم به دنبال ثروت نباشید.
به دنبال فلان رابطه خاص نباشید.
چون تمام اینها حق طبیعی شماست.
اما به دنبال شادی باشید. شادی را در این لحظه و با نعمت های الان تجربه کنید.
شادی، شما را آماده و لایق دریافت تمام مواهب زندگی می کند.

موهبت های شما توسط خداوند در همان ابتدای هستی، خلق شده و کاملا به شما تعلق دارد و در انتظار شماست. پس دلواپس دیر و زود به دست اوردن آنها نباشید. فقط از این لحظه لذت ببرید.
سپاسگزاری، یعنی دیدن نعمت های فعلی زندگیتان. یعنی نترسیدن از آینده ای که هیچ آگاهی از آن ندارید.

نیروی سپاسگزاری، نیروی توجه به زیبایی هاست، که بسیار زود با تغییر نگاهتان نسبت به دنیا، شما را صاحب نعمت های بسیار در هر زمینه ای می کند.

برای دریافت خوشبختی ها، به دنبال هیچ راه میانبر دیگری نباشید.

در جهان هر چیز چیزی جذب کرد

گرم گرمی را کشید و سرد سرد

قسم باطل باطلان را می‌کشند

باقیان از باقیان هم سرخوشند

تاکید به تقوا در نهج البلاغه:

ان تقوى الله دواء قلوبکم، و بصر عمى أفئدتکم، و شفاء مرض أجسادکم، و صلاح فساد صدورکم، و طهور دنس أنفسکم، و جلاء عشا أبصارکم.
همانا تقواى خداوند براى شما دواى درد دل ها است و چشم براى کورى دل ها و شفاى بیمارى جسدها و اصلاح فساد سینه ها و پاکى آلودگى نفوس ‍ و روشنایى پرده هاى چشمان.

أوصیکم بتقوى الله. داووا بها الاسقام، و بادروا بها الحمام، و اعتبروا بمن أضاعها، و لا یعتبرن بکم من أطاعها.
شما را به تقواى خداوندى توصیه مى کنم و اینکه بیمارى هایتان را با این دوا درمان کنید، و با همین صفت به پیشواز مرگ بروید و از وخامت عاقبت کسانى که تقوا را ضایع کردند عبرت بگیرید و مبادا که پیروان مطیع تقوا از شما پند و عبرت بگیرند.

 

 


برای خودمان آرزو کنیم!

این دقیقا چه مفهومی دارد؟

بگذارید معنی دقیق آن را به همراه یک بخش از تجربیات زندگی خودم برایتان بیان کنم:

من در دوره ای، همانند تمام دختران جوان در آرزوی ازدواج با مرد رویاهایم بودم.

من در دوره ای به دلیل نیاز شدید به کسب درآمد، در آرزوی داشتن یک شغل عالی بودم.

من در دوره ای، به دلیل یک بیماری گوارشی، با وجود مصرف دارو برای کنترل آن، در آرزوی سلامتی بودم.

من در دوره ای، با وجود وزن بالا و احساس کسالت، در آرزوی تناسب اندام بودم.

من در دوره ای با وجود زندگی اجاره نشینی و مسایل مربوط به جابجایی و نقل مکان های متعدد، در آرزوی خانه دار شدن بودم.

و من در دوره هایی از زندگیم بسیاری چیزها را طلب کردم که یا امروز به آنها رسیده ام و یا نرسیده ام!

اما تمام این مسایل که نه تنها برای من، بلکه در زندگی تمام شما به گونه های مختلف و حتی مشابه رخ داده، جواب ساده ای دارد که دانستن آن باعث می شود مفهوم آرزو داشتن و در نهایت رسیدن به آن را درک کنید.

اینکه بدانید خداوندی که عملا در قرآن بیان داشته که این جهان با نظامی دقیق و خاص اداره می شود، به چه معنی است؟

خب من در بالا تعدادی از تجربیاتی را نوشتم که تماما به بهترین شکل و در کوتاه ترین زمان به نتیجه رسیده اند.

اما مثال های بیشماری هم دارم که آن نتیجه ی مورد تصورم را دریافت نکرده ام. و این دقیقا به همان نطام و دقت در طراحی این جهان باز می گردد.

جواب بسیار ساده است.

شما به آن دسته از خواسته هایی می رسید که دقیقا قلبِ خودتان برای رسیدن به احساس خوبِ خودتان درخواست کرده است.

یعنی شما فقط به رویاهای قلبی خودتان می رسید و نه رویاهایی که به واسطه ی انتطار جامعه از شماست.

بطور مثال: شما اضافه وزن دارید و در آرزوی رسیدن به اندام ایده آل هستید

خب چرا آرزوی رسیدن به اندام ایده آل را دارید؟

یکی از تکراری ترین جواب هایی که از اطرافیانم می شنوم این است که بتوانم لباس زیبای مورد دلخواهم را بپوشم!

آیا اگر تنها در این دنیا زندگی می کردید، باز هم اندام ایده آل و لباس زیبا اهمیت داشت؟

قطعاَ خیر!  شما برای رضایت جامعه آرزو کرده اید و نه احساس قلبی خودتان.

بیایید وقتتان را با آرزوهای جامعه و دیگران برای خودتان هدر ندهید.

دیگرانی در زندگی شما وجود ندارند!

آرزوهای قلبی شما، همان چیزهایی هستند که خدا برایتان میخواهد.

آن آرزوها بزودی در زندگیتان رخ می دهند، به شرطی که به قلب خودتان و خدای وجودتان اعتماد کنید.

سوره احزاب:

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَالْمُنَافِقِینَ ۗ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا(1)

وَاتَّبِعْ مَا یُوحَىٰ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ۚ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا(2)

وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ وَکَفَىٰ بِاللَّهِ وَکِیلًا(3)

ای پیغمبر همیشه خدا ترس و پرهیزکار باش و هرگز تابع رأی کافران و منافقان مباش که همانا خدا دانا و حکیم است. (1)

و تنها از آنچه به تو از جانب خدایت وحی می‌شود پیروی کن که خدا به هر چه می‌کنید کاملا آگاه است. (2)

و در کارها بر خدا توکّل کن، و تنها خدا برای مدد و نگهبانی کفایت است. (3)

وَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ فِیمَا أَخْطَأْتُمْ بِهِ وَلَٰکِنْ مَا تَعَمَّدَتْ قُلُوبُکُمْ ۚ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا(5)

. و در کار ناشایسته‌ای که به خطا کنید بر شما گناهی نیست لیکن آن کار زشتی که به عمد و با اراده قلبی می‌کنید بر آن گناه مؤاخذه می‌شوید، و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (5)

 

و من هرگز حجت و برهانی شگفت انگیزتر و با منطق تر از کلام خدا برای اثبات تمام این صحبت ها نیافتم.

 


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها